Web Analytics Made Easy - Statcounter



کافی است یکبار به برخی جملات سیاسی یا اقتصادی مسعود درخشان دقت کنیم و تنها نام گوینده این تئوری‌ها و نظرات را به جای مسعود درخشان، سعید جلیلی بگذاریم تا ببینیم شباهت میان تفکرات این دو، آن قدر جدی است که می‌توان مشابه این جملات را میان سخنرانی‌های سعید جلیلی نیز یافت.

به گزارش اقتصاد 24، حالا دیگر کمتر علاقمندی به حوزه اقتصاد در ایران وجود دارد که نام مسعود درخشان را نشنیده باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

استاد دانشگاه ۷۴ ساله‌ای که خود را استاد تمام اقتصاد معرفی می‌کند و اتفاقا از او به عنوان یکی از بنیانگذاران دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق نام برده می‌شود.

«تأملی در نظام اقتصادی ایران» عنوان مناظره‌ای بود که دوشنبه‌شب در شبکه افق با حضور موسی غنی‌نژاد و مسعود درخشان برگزار شد و در نهایت در این برنامه، درخشان اظهاراتی داشت که موجب واکنش‌های متعددی در رسانه‌های رسمی و غیررسمی شده است.

اما برای بسیاری دیگر از فعالان حوزه سیاست و اقتصاد نام مسعود درخشان پیش از این نیز آشنا بوده است و بسیاری نیز او را به عنوان پشت پرده و تئورسین افکار اقتصادی سعید جلیلی می‌دانند.

اما نخستین بار که مسعود درخشان و نامش به عنوان نظریه پرداز افکار و عقاید سعید جلیلی مطرح شد، شب ۱۹ خرداد سال ۱۳۹۲ بود. در این شب اولین قسمت از ویدیوی تبلیغاتی سعید جلیلی برای انتخابات ریاست جمهوری دهم از تلویزیون پخش شد و حضور مسعود درخشان به عنوان نظریه پرداز اقتصادی در کمپین تبلیغاتی نامزد اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری در این ویدیو تبلیغاتی را شاید بتوان نخستین حضور خارج از سایه و ورود به روشنایی این استاد اقتصاد دانست.

اما مسعود درخشان کیست؟ مسعود درخشانِ ۷۴ ساله، استادتمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است. این استاد اقتصاد در سال ۱۳۲۸ در تهران متولد شده و در سال ۱۳۵۰ پس از دریافت مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران با استفاده از بورسیه تحصیلی به انگلستان رفت تا کارشناسی ارشدش را در رشته اقتصادسنجی و دکتری اقتصاد ریاضی و بهینه‌سازی از دانشگاه‌های آکسفورد و لندن دریافت کند.

وی بعدتر و در بازگشت به ایران، از بنیانگذاران و موسسان دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) شد و از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۱ نیز خودش ریاست آن را برعهده گرفت.

بررسی بخشی از سخنان مسعود درخشان در همایش‌ها و نشست‌ها در فاصله سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ نیز چنان است که اگر به جای اسم گوینده نام سعید جلیلی را بخواهیم بگذاریم نیز هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد، چنان که گویی کسی که گوینده این جملات است یا باید سعید جلیلی باشد و یا احتمالا کسی که پشتوانه تفکرات اوست.

در همین حال نباید از یاد برد که سعید جلیلی از سال ۱۳۹۰ که دوران دوری وی از دولت احمدی نژاد آغاز شد تا سال ۱۴۰۰، برای حدود یک دهه نقش دولت سایه را برای دولت‌های مستقر در ایران بازی می‌کرد.

اصطلاح دولت سایه (Shadow Government) اگرچه در معنای منفی سیاسی و تئوری توطئه، برای توصیف گروهی صاحب نفوذ و پشت پرده استفاده می‌شود که یک "دولت مخفی" را تشکیل داده‌اند، اما امروزه به عنوان یک پدیده رایج در نظام سیاسی برخی کشور‌های جهان و جایگاهی برای مخالفان دولت، رسمیت پیدا کرده است. در واقع دولت سایه در اصطلاح سیاسی به هیدت دولت روی کار نیامده اطلاق می‌شود که با هدف در دست گرفتن کنترل دولت در واکنش به یک حادثه منتظر مانده‌ است.

نظرات اقتصادی مسعود درخشان، پشتوانه تفکر سعید جلیلی و دولت سایه

اکنون بسیاری از کارشناسان نیز معتقد هستند که سعید جلیلی، تیم همراه وی و متفکران پشت پرده تئوری‌های وی به صورت مستقیم نه فقط منتظر رسیدن فرصت قدرت بودند بلکه با بازو‌های اجرایی و توان خود نقش اخلالگری در دولت مستقر و به خصوص در دولت یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی را بر عهده داشتند و از اصلی‌ترین حملاتی که سعید جلیلی به دولت روحانی همواره انجام می‌داد، یکی موارد اقتصادی بود که حالا به نظر می‌رسد باید رد مسعود درخشان را به وضوح در این شرایط ارزیابی و رصد کرد.

به گزارش اقتصاد ۲۴، مسعود درخشان در این فیلم تبلیغاتی سعید جلیلی، درباره استقبال از تحریم‌های بیشتر گفت: «اگر همین فردا تحریم‌ها لغو شد آن وقت من می‌گویم که ما همه باید عزا بگیریم. از نظر من در تاریخ صدساله کشور از آغاز تاریخ کشف نفت در کشور تا اکنون هیچ لطف الهی از ناحیه نفت بر مردم ایران نیامده، جز این تحریم اخیر.»

او همچنین همه کسبه ایران را نیرو‌هایی معرفی کرد که به اقتصاد کشور ضربه می‌زنند و گفته بود که: «این مسخره‌بازی بود که خبرگزاری‌های خارجی به راه انداخته بودند که اگر دلار برسد به قیمت ۲۰۰۰ تومان، نظام واژگون می‌شود، ولی الان دلار به بیش از ۳۰۰۰ تومان رسید و بحمدالله نظام اسلامی پابرجا و محکم است.»

این اقتصاددان در همان سال درباره قیمت و وضعیت دلار گفته بود:

«همه ما باید یک نامه تشکر به آقای اوباما بنویسیم و بگوییم که ما از شما به‎خاطر حماقتتان ممنونیم که این اقتصاد کشور ما را یک تکانی دادید. من به عنوان یک معلم کوچک اقتصاد یک احتمال می‎دهم که اگر دلار به ۴۰۰۰ یا ۵۰۰۰ تومان برسد و جریان اقتصاد کشور به همین وضع و با همه این مشکلات ادامه پیدا کند، بزرگترین زنگ خطر برای آمریکا خواهد بود و آمریکا به سرعت همه تحریم‎ها را برخواهد داشت.»

مسعود درخشان درباره اقتصاد اسلامی نیز گفته بود:

«شاخص‌های موجود اقتصادی باید تغییر کند. این است که گفته می‌شود شاخص‌های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید تدوین شود، زیرا شاخص‌های موجود سرمایه‌داری بر مبنای دیدگاه الهی نیست. این شاخص‌ها گرچه برای خود آن کشور‌ها شاخص رشد است، اما برای ما شاخص فقر و نه رشد است. در بُعد اسلامی باید گفت ثمره همه چیز در احکام شرعی خلاصه می‌شود که در حوزه فقاهت وجود دارد و یک مورد را از آن می‌گویم که برشاخص‌سازی اسلامی می‌تواند کمک کند.»

درخشان در سال ۱۳۹۰ زمانی که بحث ارز کالا‌های اساسی مطرح شده بود درباره واردات کالا‌ها نیز گفته بود:

«از دید من همه کسانی که در مسیر واردات کالا‌های مصرفی سرمایه‌گذاری کرده و فعال هستند و همه کسبه و دست اندرکاران و کسانی که در توزیع این کالا‌ها فعالیت می‌کنند، همان نیرو‌هایی هستند که به اقتصاد ملی ضربات جبران ناپذیری وارد می‌کنند.»

این استاد تمام اقتصاد البته درباره فرهنگ جهادی و مبارزات نیز در آن سال‌ها گفته بود:

«مشکلات ما از زمانی شدید شد که این فرهنگ جهادی که به صورت مبارزه علیه تجاوز به نظام اسلامی ایجاد شد جای خودش را به نمایشگاه گل و گیاه داد و شروع کردند جدول‎های شکسته خیابان را رنگ کردند.»

حال کافی است یک بار دیگر به این جملات دقت کنیم و تنها نام گوینده این تئوری‌ها و نظرات را به جای مسعود درخشان، سعید جلیلی بگذاریم تا ببینیم شباهت میان تفکرات این دو، آن قدر جدی است که می‌توان مشابه این جملات را میان سخنرانی‌های سعید جلیلی نیز یافت.

شاگردان مسعود درخشان به صف شده در دولت رئیسی

اما چرا سخنان مسعود درخشان به عنوان استاد تمام اقتصاد و بنیانگذار دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق، را باید در مسئولیت‌های شاگردان این اقتصاددان جستجو کرد.

بسیاری از مدیران اقتصادی کنونی و سابق همچون داود منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه، حجت‌الله عبدالملکی وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی و دبیر فعلی شورای عالی مناطق آزاد، سیداحسان خاندوزی وزیر اقتصاد، حسین قربانزاده رئیس سازمان خصوصی‌سازی در دولت رئیسی از شاگردان مستقیم این استاد اقتصادی و دست‌پرورده اندیشه اقتصاد اسلامی تدریس شده در دانشگاه امام صادق که وی پایه گذار آن بوده، هستند.

از سوی دیگر نکته مهم این است که تعداد دیگری از مدیران همچون مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار و سید هادی سبحانیان رئیس سازمان امور مالیاتی کشور، همگی از دانشگاه امام صادق فارغ التحصیل شده اند که نقش پررنگ مسعود درخشان در دانشکده اقتصاد این دانشگاه را نمی‌توان نادیده گرفت.

همچنین میثم لطیفی، رئیس سازمان اداری و امور استخدامی کشور، نیز عنوان ریاست دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) را در کارنامه کاری خود دارد.

در این بین باید به این مسئله نیز اشاره کرد که حضور مسعود درخشان در دانشگاه علامه طباطبایی، تعدادی از اقتصاددان‌های نهادگرا همچون فرشاد مومنی و حسین راغفر را نیز تحت تعلیم اندیشه‌های اقتصادی خود قرار داده است.

از دیگر شاگردان مسعود درخشان نیز باید به محسن رضایی اشاره کرد. این شاگرد البته آن چنان در چشم این استاد اهمیت داشت که در رقابت‌های انتخاباتی او ابتدا به ستاد‌های محسن رضایی پیوست و بعدتر با انصراف وی بود که به تیم ابراهیم رئیسی نزدیک‌تر شد.

مسعود درخشان در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ ابتدا از محسن رضایی حمایت کرد و گفت که رساله دکترای رضایی زیرنظر او نوشته شده است و موضوع آن نیز در زمینه پول و اعتبار بوده است. بعدتر، اما ویدئویی از این استاد دانشگاه منتشر شد که مسعود درخشان حمایت از رئیسی را بدیهی دانسته بود.

کما این که در سال ۹۵ مسعود درخشان از جمله اساتیدی بود که در دیدار اساتید دانشگاه‌ها با رهبر انقلاب، راهکار‌هایی برای اجرای اقتصاد مقاومتی ارائه داده بود.

او البته نقد‌هایی نیز به اندیشه‌ها و تئوری‌های اقتصادی رئیسی مطرح کرده بود.

مسعود درخشان ، پدرخوانده تیم اقتصادی دولت سیزدهم

اما اکنون اهمیت مسعود درخشان نه حمایت‌های وی در انتخابات‌های مختلف از سیاسیون از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بوده و نه آن چه تئوری‌های وی برای اقتصاد مقاومتی خوانده می‌شود.

به گزارش اقتصاد ۲۴، مسعود درخشان را باید پدرخوانده اقتصادی دولت رئیسی دانست. او استاد و راهنما و شاید اقتصاددان پیشوای بیشترین تعداد از مدیران اقتصادی حاضر در دولت سیدابراهیم رئیسی است. در واقع آن چه درخشان در دانشگاه تئوریزه و تدریس می‌کرده است حالا توسط شاگردانش در بخش‌های مختلف دولت در حال اجرا است و زمانی که این استاد اقتصاد در ابتدای مناظره خود از شرایط اقتصادی کشور گلایه می‌کند شاید بیش و پیش از همه باید نسبت به نقش خود در این شرایط بپردازد.

تفکرات تمامیت خواهانه و حمله به لیبرالیسم از دیرباز تاکنون

از سوی دیگر نگاه انحصارگرایانه و تمامیت خواهانه این استاد دانشگاه بار‌ها در طول مناظره خود را به رخ می‌کشد. کما اینکه از نقد‌های جدی مسعود درخشان به دکتر موسی غنی نژاد یکی این بود که اصلا چرا باید کتاب‌های هایک را ترجمه کند.

در نظر این استاد اقتصاد، ترجمه یک کتاب یعنی اعتقاد بدون قید و شرط به آن نویسنده خاص یا کتاب یا نظریات آن و بار‌ها در طول مناظره نشان داد که اعتقادی به تضارب آرا ندارد و حتی خواندن مطالبی مخالف نظراتش را برای جامعه یا دانشجویان و اساتید لازم نمی‌داند.

درخشان بار‌ها در این مناظره بدون هیچ اساس خاصی به تفکر اقتصاد لیبرالی حمله کرد و در بیشتر مواقع نیز به جای نقد اقتصادی این تفکر به سراغ مباحث دینی، مذهبی و سیاسی این تفکر می‌رفت و سعی می‌کرد از این طریق طرف مقابل را منکوب کند.

البته مسعود درخشان پیش از این نیز در نقد شعار انتخاباتی عبدالناصر همتی از کاندیدا‌های انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مقاله‌ای با حمله به گرایش لیبرالیسم نوشته بود: «کار لیبرال‌ها و دلباختگان غرب به جایی رسیده است که شعار سیاسی یکی از نامزد‌ها در انتخابات ریاست جمهوری کشور عزیزمان عیناً برگرفته از فرهنگ سیاسی غرب است. آیا جای تعجب و تأسف نیست که شعار انتخاباتی همتی در کسوت استاد دانشگاه با سی سال سابقۀ مدیریت ارشد اجرایی دقیقاً همان شعار‌های انتخاباتی اوباما و ترامپ است؟ چرا همتی شعاری را بکار برده است که باراک اوباما در خلال دوران ریاست جمهوری خویش نیز چندین بار آن را تکرار کرد و هم‌اکنون در فرهنگ سیاسی غرب یادآور نام اوباماست؟ شعار اول همتی- «من صدای بی‌صدا‌ها هستم.» برگرفته از شعار انتخاباتی ترامپ است که قبل از او نیز اوباما چندین بار از آن استفاده کرده بود. شعار دوم همتی- «من قدرت بی‌قدرتان هستم» نیز برگرفته از شعار انتخاباتی اوباماست».

درخشان در ویدئویی خطاب به همتی گفت: «آیندگان چه قضاوتی درباره انتخابات ۱۴۰۰ خواهند داشت؟ حضور همتی در انتخابات نوعی طنز سیاسی است تا واقعیت. اگر مسابقه طنزنویسی برگزار می‌شد، حتما جایزه اول از آن همتی می‌شد.»

مسعود درخشان در مناظره دوشنبه شب خود بار‌ها ترجمه‌های غنی نژاد را هدف قرار داد و به دفعات مختلف نیز تلاش کرد که با مستمسک قرار دادن این ترجمه‌ها به این استاد دانشگاه حمله کند.

او در بخش‌هایی از مناظره به خبرنگاران و روزنامه نگاران اتهاماتی را وارد کرد و در حالی که دکتر غنی نژاد فارغ التحصیل از دانشگاه سوربن است وی را تنها یک حسابدار خطاب کرد، اما در نهایت این استاد تمام اقتصاد در مقابل سوال غنی نژاد که اقتصاد اسلامی را تعریف کند، نتوانست پاسخی قانع کننده به مخاطبان برنامه ارائه دهد.

پسر مشاور بزرگ اقتصادی جلیلی در اسرائیل چه می‌کند؟

اما حواشی مناظره اقتصادی شبکه افق تنها در محتوای برنامه و بررسی شاگردان و نقش دکتر مسعود درخشان در دولت سیزدهم خلاصه نشد و بالاخره پای خانواده این استاد نیز وسط کشیده شد.

به گزارش اقتصاد ۲۴، روزنامه هم میهن تنها یک روز پس از این مناظره خبر داد که «مسعود درخشان درباره تحصیل فرزندش در دانشگاه‌های اسرائیل و اقامت طولانی او در آنجا (برخلاف قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران) سکوت مطلق برگزیده بود. دانشگاه عبری اورشلیم کمک‌ هزینه تحصیلی فرزند نظریه‌پرداز اقتصادی تیم سعید جلیلی را پرداخت کرده است. براساس اطلاعات مندرج در تارنمای دانشگاه آکسفورد لندن، جمشید درخشان، ضمن دریافت کمک هزینه تحصیلی از این دانشگاه، جایزه‌ای نیز از دانشگاه بن‌گورین اسرائیل دریافت کرده است. گفتنی است دانشگاه بن‌گورین به یادبود داوید بن‌گورین (نخستین نخست‌وزیر رژیم اسرائیل) تاسیس شده و کمک هزینه تحصیلی‌ای که به درخشان پرداخت شده، به یادبود گلدا مایر، نخست‌وزیر جنگ‌طلب اسبق اسرائیل، بورسیه گلدا مایر نام دارد.»

حال باید دید این فارغ التحصیل انگلستان و مرد سایه‌ها و پشت پرده نظرات اقتصادی تیم سعید جلیلی، بعد از مناظره‌ای که در آن بار‌ها نشان داد به دنبال انحصاری کردن نه فقط اقتصاد، که حتی نظریات در آن است؛ در ادامه آیا توضیحی درباره وضعیت فرزندش در اسراییل خواهد داد یا همچنان سفر ممنوعه به اسراییل برای برخی خودی‌های دانشگاه امام صادق آزاد و مجاز خواهد بود؟!

منبع: بیتوته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۲۴۹۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران تحریم‌ناپذیر است؟

ایران تحریم‌ناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیس‌جمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سال‌های گذشته توانسته‌اند با نوآوری و ابتکار‌های خاص علاوه بر تامین نیاز‌های ضروری کشور، دریچه‌های صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیس‌جمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی گواه تحریم‌ناپذیر‌بودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشان‌دهنده آن است که طرح‌های شیطانی منزوی‌کردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»

رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاورد‌ها و توانمندی‌های جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریم‌ها و تهدید‌ها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز می‌توانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را می‌توان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشت‌ساز سال‌های اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریم‌های یکجانبه و حداکثری گمان می‌کردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، می‌توانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سال‌های اخیر نشانگر شکست ابرتحریم‌هایی است که به گمان تحلیلگران بین‌المللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.

هدف‌گذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت

برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشار‌های تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم می‌تواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم می‌تواند فرصت باشد. می‌تواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آورده‌ایم. باهوش‌های آمریکایی‌ها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران به‌کلی از نفت منقطع نشود، چون می‌رود به‌کلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.

ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم

به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشار‌های تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریم‌های نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال می‌شد که قطع کامل درآمد‌های ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوب‌های داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواسته‌های نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سال‌های سخت تحمل فشار‌های بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهره‌گیری از توان داخلی و ایجاد فرصت‌های جدید نیاز‌های فوری را برطرف کند.

برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبرد‌های جدید نه‌تنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان می‌دهد در برخی از حوزه‌ها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعداد‌هایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمی‌شد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خام‌فروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیب‌هایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامه‌های توسعه و سند چشم‌انداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محروم‌ماندن کشور از درآمد‌های ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژی‌های جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمار‌ها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریم‌های یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. به‌علاوه در دیگر شاخص‌های کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاست‌گذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوک‌های وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریم‌ها، همان مصیبت تک‌محصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالش‌های بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.

تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد

در این میان، تغییر ریل سیاست‌گذاری و تنوع‌بخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربه‌گیر تحریم‌ها باشد، ضمن اینکه روند بودجه‌نویسی در سال‌های اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمد‌های نفتی از بودجه بسیار کمتر از سال‌های قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایه‌های مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسب‌وکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن می‌دانستند، توانسته دیوار بلند تحریم‌ها را از سر راه بردارد.

 ضمن آنکه نمی‌توان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کم‌اهمیت‌ترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهره‌گیری از دانش متخصصان داخلی می‌توان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکره‌ای پیدا نشده و نخواهد شد. می‌توان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطع‌کردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمی‌ها می‌تواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویت‌های کشور قرار گرفته است.

روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشار‌ها

در کتاب «تحریم‌ها چطور کار می‌کند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشور‌ها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریم‌های ایالات متحده را تغییر داد. تحریم‌های اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریم‌ها همچنین موجب قطع ارتباط بانک‌های ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بین‌المللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریم‌ها با آنچه تشکیلات محافظه‌کار جنگ‌طلب آمریکا پیش‌بینی می‌کردند فاصله زیادی داشته است. به‌طور قطع، تحریم‌ها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیام‌های توده‌ای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.

 انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. به‌رغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوار‌ها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارت‌خارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران شناخته می‌شود، با اشاره به پیش‌بینی‌های نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظر‌های گسترده‌ای از مقام‌های ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده می‌شد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگی‌های سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامی‌های استثنایی در آن دیده نمی‌شود.»

در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانه‌ای از جدایی نیرو‌های امنیتی از آن دیده نمی‌شود.» نفیو در کتاب «هنر تحریم‌ها؛ نگاهی از درون میدان» می‌نویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیت‌های تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش می‌تواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبرد‌هایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشور‌هایی که در معرض تحریم قرار می‌گیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت می‌کنند.»

ایران در برابر تحریم واکسینه شده است

یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سال‌های اخیر تصریح کرد که تحریم‌های یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکت‌های غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکت‌های غربی را شاکی کرده است.

«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی می‌نویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار می‌گیریم، فرقی هم نمی‌کند که روسای‌جمهورش خوب، بد یا حتی خواب‌آلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه می‌دهد.» والوری در گزارش خود نتیجه‌گیری کرده است: «تحریم‌ها و محدودیت‌های یک‌جانبه برخی کشور‌های غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکت‌های غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکت‌های اسپانیایی را شاکی کرده است.

 این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریم‌ها، جایگزین‌هایی برای شرکت‌های غربی پیدا کرده و از کشور‌های دیگر کالا می‌خرد، اما بحران اقتصادی در کشور‌های اروپایی باعث شده است که شرکت‌های اروپایی از تصمیم‌های سیاسی برخی دولت‌های اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»

 آگاته دمارایس، دانش‌آموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازه‌ترین کتاب خود تشریح می‌کند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای می‌گذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بی‌رویه از تحریم مانند استفاده بی‌رویه از آنتی‌بیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن می‌شود و مقاومت‌ها نسبت به آن را افزایش می‌دهد. در صورت عدم‌رعایت این پنج عامل، کشور‌های تحریم‌شونده با تدابیری که می‌اندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکه‌های مالی مستقل، کار خود را پیش می‌برند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه می‌کند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشور‌های تحت تحریم به سه طریق می‌توانند تحریم‌های آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها می‌توانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.

در وهله دوم، آنها می‌توانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راه‌حل را از طریق راه‌اندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یک‌صدم شبکه سوئیفت می‌رسد. درنهایت رمزارز بانک‌های مرکزی آخرین ابزاری است که کشور‌های تحریم‌شده می‌توانند از آن استفاده کنند.

مسیر خنثی‌سازی کامل تحریم‌ها چیست؟

در یک‌جمع‌بندی کلی می‌توان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که می‌توان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سال‌های آینده خوشبین بود.

در واقع اگر کج‌روی‌های مزمن گذشته نظیر خام‌فروشی منابع و ثروت‌های بین‌نسلی، ولنگاری نظام بانکی و بی‌توجهی به بخش‌های مولد برطرف شود، این انتظار واقع‌بینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.

گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویران‌کردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهم‌ترین محور‌های پیگیری‌شده در دولت سیزدهم برای خنثی‌سازی کامل تحریم را هم می‌توان در این محور‌ها جست‌وجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیم‌گیری و اجرایی دنبال شود:

- رفع ناترازی‌های موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوق‌های بازنشستگی

 - تقویت بازار‌های صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیه‌های منطقه‌ای و جهانی اوراسیا و بریکس

 - تقویت اقتصاد دانش‌بنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان

- کنترل جدی بازار‌های دارایی و حذف انگیزه‌های سفته‌بازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز

 – تقویت روابط تجاری با کشور‌های همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قرارداد‌های دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده

 - مقابله با ابرچالش کم‌آبی و احیای محیط‌زیست

 - بهبود محیط کسب‌وکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد

 - پیگیری مبارزه با جریان‌های مافیایی و ذی‌نفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.

جغرافیای اقتصادی ایران تحریم‌ناپذیر است

 یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریم‌ناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشور‌های همسایه و کشور‌های حوزه خلیج‌فارس دارای تفاوت‌های بسیاری هستیم، چراکه این کشور‌ها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیاز‌های داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»

علی حیات‌نیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریم‌ها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشور‌های جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگی‌هایی نمی‌توان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریم‌ها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیات‌نیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیب‌پذیر می‌توان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»

منبع: شهروند

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • ۱۲ نگین درخشان صنعت گاز در دولت سیزدهم
  • دیپلماسی انرژی دولت سیزدهم، راهبردی برای توسعه روابط ایران با همسایگان
  • بخش خصوصی؛ ضد تحریم، ارزآور
  • راه‌اندازی ۱۶ هزار تخت بیمارستاتی در دولت سیزدهم
  • رئیس نهاد رهبری در دانشگاه‌: بعد از حمله به اسرائیل دلار تسلیم شد و افزایش نیافت
  • مردمی کردن اقتصاد توسعه پایدار کشور را به دنبال دارد
  • هاآرتص: اسرائیل با تحریم آکادمیک بی‌سابقه‌ای روبه‌رو است
  • دانشگاه کلمبیای آمریکا دانشجویان حامی فلسطین را تهدید به تعلیق از تحصیل کرد
  • چرا ایران تحریم‌ناپذیر است؟
  • خلیج فارس صحنه ایستادگی دلیرمردان ایرانی در طول تاریخ است